تجربه های استراتژیک طراحی داخلی -بخش اول
طراحی داخلی ساختمانهای اداری و فضاهای داخلی معمولی که ساکنین آمریکای شمالی به آن عادت کردهاند، در هر دو حالت بلندمرتبه و کم ارتفاع، تنها انواع محیطهای اداری قابل تصور نبوده و غیرقابل تغییر نیستند. آنها پیامدهای مستقیم عواملی چون فرهنگ، تجربههای کاری و اقتصاد یک ملت خاص در یک دوره تاریخی مشخص هستند. بسیاری از ویژگیهای طراحی داخلی یک دفتر معمولی که به نظر میرسد همه آنها را بدیهی میدانند – به عنوان مثال، اتاقکهایی که توسط اسکات آدامز در قالب شخصیتهای کارتونی بدشانسش، دیلبرت و همکاران او، مورد تمسخر قرار گرفتهاند، به هیچ وجه اجتنابناپذیر نیستند. همچنین به وجود آمدن آنها کاملاً تصادفی نیست. تاریخ و ایدئولوژی آنها را ساخته است و آنها بیشتر محصول قرنی هستند که “قرن آمریکا” نامیده میشود. تسلط، تداوم و گسترش جهانی مدل آمریکایی برای طراحی داخلی دفتر کار، پیامد مستقیم موفقیت اقتصاد آمریکا در مقیاس بین المللی در صد سال گذشته است.
تجربههای استراتژیک
ما وارد قرن تازه ای شدهایم و کار کردن در یک اقتصاد متفاوت نسبت به گذشته را تجربه میکنیم. بسیاری از ناظران معتقدند از آن جایی که این اقتصاد جدید، بر پایهی تبادل دانش و نه مبادله کالا استوار است، تمایل به بازتر شدن، مشارکتی و تعاملی بودن در فضاهای کار مرتبط به آن دیده می شود. مشخصهی اصلی اقتصاد در گذشته بوروکراسی بود، یعنی سلسله مراتب کنترلی ای در آن وجود داشت که برای دستیابی به کارایی بهتر و بیشتر در سیستمهای بسته مناسب برای تولید فراهم می شد. فرهنگ شخصیسازی نشده فرماندهی و کنترل و تقسیم وظایف و هدایت – که فردریک تیلور به شدت از آن حمایت میكند و هنری فورد از آن به شدت استفاده میکرد – در بافت فیزیكی الگوی دفتر کار مرسوم آمریکای شمالی در قرن بیستم نفوذ کرده بود.
فرهنگ در مصنوعات فیزیکی ضمنی میشود و وقتی که به آن عادت کردیم، به راحتی قدرت آن را دست کم میگیریم. با این حال، اهمیت فرهنگی محیط اداری در مقایسه الگوی دفتر کار اواخر قرن بیستم آمریکای شمالی با الگوی همعصر خود در اروپای شمالی، آشکار میشود. پیامدهای فیزیکی فرهنگ سوسیال دموکراتیک غالب در دفاتر کار شمال اروپا- به ویژه آلمان ، اسکاندیناوی و هلند- بسیار متفاوت است. اتاقهای اداری جداگانه وکاملا هماندازه، بدون توجه به سلسله مراتب برای همه افراد در نظر گرفته شده است. همه از دسترسی مستقیم به نور روز لذت میبرند. همه انتظار دارند بتوانند پنجره خود را باز کرده و محیط پیرامون خود را کنترل کنند. طراحی ساختمانها و مبلمان اداری نشاندهنده احترام زیادی به حقوق، راحتی فردی و رفاه هر کارمند است. احترام به ارگونومی و نفوذ آن در طراحی داخلی تا میزان بسیار بالایی دیده می شود. قابلیت تنظیم برای تک تک افراد بدیهی تلقی میشود. مذاکرات قانونی در شوراهای کارگری در مورد کیفیت زندگی در محیط کار منجر به ساخت ساختمانهای اداری کم تراکم، باریک، بسیار سلولیشکل و دارای تهویه طبیعی شده است که مجهز به پنجرههای جداگانه، مبلمان انعطافپذیر و امکانات فوقالعاده برای کارکنان هستند. البته، محیط معمول دفاتر کار در الگوی آمریکای شمالی بسیار متفاوت است.
اگرچه در سطح جهانی، الگوی معمول دفاتر کار آمریکای شمالی، و نه الگوی همتای سوسیال دموکرات خود در اروپای شمالی، که بسیار کمتر دیده شده، گستردهتر شده است. شهرهای سراسر جهان خود را شهرهای مناسب نمیدانند مگر اینکه ساختمانهای اداری بلندی را به شیوه شیکاگو، دالاس یا آتلانتا بسازند. پارکهای تجاری در سراسر جهان بر اساس نمونههای اولیه آمریکای شمالی ساخته شدهاند. پلانهای ساده و عمیق، با فضاهای بزرگ و به سبک آمریکایی، همان شیوهی ساختی است که اکثر شرکتهای جهانی هنوز در هر جایی که قصد ساخت یک ساختمان اداری را داشته باشند، به کار می برند. شیوههای ساختوساز ابداعی در شیکاگو، در همه جا به چشم میخورد. تولیدکنندگان مبلمان آمریکایی به پیشروان این صنعت جهانی مبدل شدهاند- از این رو تکنیکهای برنامهریزی فضایی آمریکایی، استانداردهای فضایی و الگوی چیدمان طبقات در همه جا دیده میشود. در حقیقت، الگوی رایج دفتر کار متعلق به اواخر قرن بیستم آمریکای شمالی در همه جا بسیار نفوذ کرده است، به طوری که نه تنها در بین معماران و طراحان داخلی، بلکه در کل صنایع املاک و ساختمانسازی، از جمله حرفه نسبتا جدید اما بسیار محافظهکارانه، مدیریت تأسیسات، بسیار رواج دارد. به طوری که تغییر آن تقریبا غیرقابل تصور است.
این مشاهده می تواند تحت عنوان یک تناقض فزاینده آشکار میان آنچه الگوی دیرباز معمول دفاتر کار در زمینه ارزشهای کسبوکار به نمایش میگذارد و فرهنگ کار در این اقتصاد نوظهور بر پایه تجارت الکترونیکی مورد بررسی قرار گیرد. این امر بدین معنا نیست که مدل معمول آمریکای شمالی برای دفاتر کار کمارزشتر است یا مدل اروپای شمالی برتر است. هر دو به طور کاملا قانونی در محیط های مختلف اقتصادی و فرهنگی ایجاد شده اند. نکتهی مهم این است که هیچ یک مطلق یا دایمی نیستند و هیچ کدام راهحل کاملی نیستند. انتخاب بین آنها دیگر منطقی نیست. به احتمال زیاد هر دو به دلایل اصلی یکسانی منسوخ میشوند، از جمله تغییرات تکنولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی مقاومتناپذیر.
این بخش درباره مفاهیم معماری و طراحی در خصوص این تغییرات است. اولین فرض ما این است که طراحی داخلی همه ساختمانهای اداری در همه جا باید منعکسکننده روح و مکان عصر خود بوده و از آن حمایت کنند، به طوری که متناقض با آن نباشند. فرض دوم ما این است که به دلیل تأثیر فناوری اطلاعات بر جامعه، فرهنگهای کاری، به شیوههای مختلف در مکانهای متفاوت، تا حدی دچار تغییراتی میشود که از پایان قرن نوزدهم تجربه نشده است. روشهای جدید کار، شبکههای بیسابقه و فرهنگهای کاری کاملاً بدیع در حال شکلگیری هستند. در همه جا میتوان انتظار تغییر را داشت. هدف از این بخش بررسی مظاهر محتمل برای تغییرات تکنولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی و انجام برخی پیشبینیهای عملی در مورد پیامدهای چنین تغییراتی در طراحی داخلی محیطهای اداری است که برای حمایت از اقتصاد نوظهور مبتنی بر دانش ضروری خواهد بود.
این متن ترجمه ای است از بخش تجربه های استراتژیک در کتاب Interior Design Handbook of Professional Practice