تجربه های استراتژیک طراحی داخلی -بخش سوم
طراحی داخلی فضاهای اداری و فضاهای داخلی معمولی که ساکنین آمریکای شمالی به آن عادت کردهاند، در هر دو حالت بلندمرتبه و کم ارتفاع، تنها انواع محیطهای اداری قابل تصور نبوده و غیرقابل تغییر نیستند. آنها پیامدهای مستقیم عواملی چون فرهنگ، تجربههای کاری و اقتصاد یک ملت خاص در یک دوره تاریخی مشخص هستند. بسیاری از ویژگیهای طراحی داخلی یک دفتر معمولی که به نظر میرسد همه آنها را بدیهی میدانند – به عنوان مثال، اتاقکهایی که توسط اسکات آدامز در قالب شخصیتهای کارتونی بدشانسش، دیلبرت و همکاران او، مورد تمسخر قرار گرفتهاند، به هیچ وجه اجتنابناپذیر نیستند. همچنین به وجود آمدن آنها کاملاً تصادفی نیست. تاریخ و ایدئولوژی آنها را ساخته است و آنها بیشتر محصول قرنی هستند که “قرن آمریکا” نامیده میشود. تسلط، تداوم و گسترش جهانی مدل آمریکایی برای طراحی داخلی دفتر کار، پیامد مستقیم موفقیت اقتصاد آمریکا در مقیاس بین المللی در صد سال گذشته است.
اهمیت زمان
شاید گستردهترین پیامد تغییر این باشد که فناوری اطلاعات قدرتمند، همهگیر و قابل اعتماد منجر به توسعه فرآیندها و روشهای جدید کار میشود. این موارد به نوبه خود بیانگر اجتنابناپذیرتر بودن توافقات جدید در خصوص نحوهی استفاده از زمان، نسبت به توافقات جدید در زمینهی طراحی فضای اداری است.
مواردی که صد سال است بدیهی تلقی شده- مانند هشت ساعت کار روزانه و پنج روز کاری در هفته، نیاز به زیرساختهای وسیع راه و راهآهن که برای جابجایی روزانهی صدها هزار نفر به محل کار در یک زمان مشخص (سر ساعت 9 صبح) طراحی شدهاند- همه اثراتی از گذشتهی صنعتی ما هستند. چرا همزمانی اینقدر مهم بود؟ ایده رفتوآمد دسته جمعی از کجا آمد؟ این دو مفهوم از زمانی به وجود آمدند که تنها راه برای انجام کار این بود که همه کارگران را در یک مکان خاص، پشت ماشین تراش، جراثقال لوکوموتیو یا ماشین تحریرشان جمع کنید، به طوری که وقتی زنگ به صدا در آمد و جریان نیروی کار به راه افتاد، همه شروع به کار همزمان، تحت نظارت دقیق و هماهنگ، کنند. نیاز به اشاره نیست که دیگر تکنولوژیکی برای چنین موارد هماهنگی ضرورت ندارد.
در عصر اینترنت، اکثر ما مختاریم نه تنها در هر زمان، بلکه در هر کجا که دوست داریم کار کنیم. این بدین معنا نیست که یک جامعه متمدن در استفاده از زمان و مکان نیازی به توافقها و قراردادها ندارد تا همه چیز را سر و سامان دهد و همهی ما را دقیق نگه دارد. واقعیت این است که توافقهای زمانی و مکانی که ما از جوامع صنعتی قرن نوزدهم به ارث بردهایم، دیگر آن منطق کارکردی زیربنایی که نادیده گرفتنشان را غیر ممکن میکرد، ندارند. این موضوع که ما نیاز فوری به توافقهای جدید داریم، با بررسی نتایج نظرسنجیهای نحوه استفاده از زمان- تکنیک ثبت مشاهدات مربوط به زمان حضور افراد در دفتر و آنچه آنها انجام میدهند-کاملا مشخص میشود.
این مسئله که طبق مشاهدات، اغلب دفتر حتی در شلوغترین ساعات روز نیمه خالی به نظر میرسد، درست نیست. مشاهدات صدها مورد نشان میدهد که در واقع دفاتر کار به ندرت بیش از یک سوم مواقعی که در دسترس هستند، حتی در طول 8 ساعت کاری روزانه، اشغال می شوند. حتی امروزه، با استفاده از شیوههای کاربردی نسبتاً توسعه نیافته از فناوری اطلاعات، کارمندان اداری در داخل و خارج از دفتر بسیار فعالتر از آنچه در استانداردهای معمول فضایی و شیوه های طراحی تصور می شود، هستند.
بدیهی است که گرایش به حرکت و سیار بودن در یک مقیاس وسیعتر ادامه خواهد یافت. کار در منزل تجربهای آشنا برای اکثر ما خواهد بود. برنامه های روزانه پیچیده و پیچیدهتر میشوند. فضاهای اداری اجتماعیتر و نفوذپذیرتر، غیرشخصی و پیچیده و مبهم خواهند شد. الگوهای رفتوآمد پراکندهتر میشوند. عملکرد شهر و فضاهای اداری در داخل شهر، جذب و حمایت از افراد متحرک، پرمسئولیت و بسیار تعاملی خواهد بود، نه این که صرفاً نیروی کار ثابت، مطیع و خاموش را با کمترین میزان هزینه در خود جای دهد.
تغییرات در طراحی
برخلاف این پیشزمینه، محیط کاری معمول در آمریکای شمالی، هر چند کارآمد باشد- و حتی با توجه به الگوهای مشاهده شده در مورد نحوه استفاده از فضا در طول زمان- نمی تواند یک نیروی کار در حال تغییر و مبتنی بر دانش را برای بهره وری بیشتر برانگیزد، زیرا پیامهای اشتباهی را منتشر میکند. کتاب اخیر Jeremy Myerson و Philip Ross ، با عنوان The Creative Office ، ابزار اندازهگیری جالبی برای ارزیابی تاثیر برخی تغییرات ایجاد شده در طراحی داخلی دفتر، در نتیجه سه محرک عنوان شده در بخشهای قبل، ارایه میدهد. این کتاب، معمولاً در ژانر رو به رشد انتشارات نیمه طراحی و نیمه تجاری، 43 نمونه بینالمللی را در زمینه طراحی داخلی نوآورانهی دفاتر کار بررسی میکند. تفسیر پروژههای در حال اجرا، نشان دهنده رضایت عمومی کاربران است. نمونههای مطالعاتی از نظر موضوعی گروهبندی شدهاند- دفاتر جدیدی که نمونه کار گروهی هستند، محیطهای نوآورانهای که تبادل ایدهها را تسهیل میکنند، محیطهای کاری جدیدی که برای تشویق جامعه طراحی شدهاند و در نهایت، فضاهای داخلی نو، که در آن از فناوری اطلاعات برای تسهیل تحرک در داخل و خارج از دفتر استفاده شده است.
این فقط نمونهای از دادههایی است که به نظر میرسد سازندگان معمولی و دلالان املاک از آن بسیار ساده میگذرند. در صنعت املاک محافظهکارانه، تغییر با مقاومت مواجه میشود. دلیل این امر ممکن است این باشد که بسیاری از نمونهها، مثالهایی از اقتصاد جدید به ویژه رسانه و فناوری اطلاعات اند. دلیل احتمالی دیگر این است که به هیچ وجه همه نمونهها در آمریکای شمالی نیستند- در واقع فقط 13 مورد در آمریکا هستند، در حالی که 13 نمونه از قاره اروپا هستند (از جمله یکی از ترکیه) ؛ 13 نمونهی دیگر انگلیسی هستند و چهار نمونه هم از آسیا و اقیانوسیهاند. با این حال، در این مرحله از توسعه یک اقتصاد جهانی جدید، بر اساس خلاقیت و دانش روزافزون، نه به تجربه بینالمللی و نه به فعالیتهای خلاقانه بایستی بیاهمیت نگاه کرد. بیشتر نمونهها مشاغل اقتصادی جدید هستند، اما جالب است که اقتصاد قدیمی نیز به خوبی نشان داده شده است. نمونههای مطالعاتی Myerson و Ross شامل برخی از پیشروان اصلی در صنعت مانند بوئینگ (Boeing) ، اوونز کورنینگ (Owens Corning) و مک دونالد (McDonalds) و همچنین شش بانک و شرکت بیمه بزرگ، همچنینIBM ، نوکیا (Nokia) و گروه مشاوره اندرسن (Andersen Consulting) (با دو نمونه مطالعاتی) است. همهی اینها نگرش مفیدی را در مورد نحوه تأثیر گرایشهای تجاری جدید بر برخی از کاربران نسبتاً پیشرفتهی فضاهای اداری ارایه میدهد.
این کتاب برای کسانی که املاک و مستغلات شرکتی را تهیه، طراحی یا تحویل میدهند، یک سؤال را به وضوح مطرح می کند. در واقع این 43 مورد همگی نمونههایی از کاربرانی هستند که با تلاش فوق العاده، برای یک هدف تجاری یا به جز آن، در دستیابی به چیزی کاملاً جدید و متفاوت از طراحی دفتر کار موفق شدهاند. اینکه در زمینه اختراع مجدد یا صرفاً اختراع خود، چه انتخابهایی در مورد فضاهای اداری و طراحی فضاها انجام دادهاند؟
هجده مورد از مشاغل (42 درصد) برای ساختن دفاتر جدید و طراحی شده برای خود به مشکل برخوردهاند. در همه این موارد، در آمریکای شمالی و اروپای شمالی، سعی شده است تا اشکال معماری جدید، بسیار غیر متعارف- نه لزوما کارآمدترین- ایجاد شود تا مکانهایی برای تبادل راحت ایدهها شکل بگیرد، مکانهایی که ایجاد احساس اجتماع میکنند. هفده مورد از نمونهها (40 درصد) مواردی از انطباقپذیری و استفاده مجدد از سازههایی هستند که در ابتدا برای اهداف کاملاً متفاوتی طراحی شدهاند، مانند انبارها، سولههای صنعتی و خانههای قدیمی. بدیهی است که دلیل انتخاب این ساختمانها کیفیتی بود که “شخصیت” نامیده میشد- حجمهای بزرگ، سقفهای چشمگیر، جزئیات جالب که مستاجران خلاق از آنها در فضاهای تجاری استفاده کردهاند. به نظر میرسد ویژگیهای معماری قوی، که غالباً در اجاره بلندمدت ساختمانهای معمولی بلند مرتبه یا کوتاهمرتبه با سقف شیبدار وجود ندارد، جذاب به نظر میرسد، زیرا فضاهای خوبی برای تیم ایجاد میکند یا میتواند برای افزایش قابلیت دسترسی و تحرک کارکنان مورد استفاده قرار گیرد.
تنها پنج مورد از نمونهها (11 درصد) مواردی هستند که به وضوح در ساختمانهای قدیمی، اما کمو بیش متعارف برای اجاره به عنوان یک دفتر کار به وجود آمدهاند. کمترین تعداد موارد (سه مورد، فقط 7 درصد از نمونهها) مربوط به انواع جدیدتر بنگاههای املاکاند که در آن صاحبان املاک مجموعهای از مستأجران را سر و سامان میدهند، و امروزه بازار املاک شکلگیری آنها را مناسب میداند.
در اینجا پیامی برای صنعت املاک وجود دارد. این تمرین میتواند نشان دهد که سکون در بخش عرضه، و نه کمبود تقاضای کاربران، مسئول شکست صنعت در پیشبینی آنچه به نظر میرسد الگوی کاملاً متفاوتی از تقاضا است، میباشد. سازندگان، کارگزاران املاک، معماران و طراحان، تولیدکنندگان سیستمها و محصولات ساختمانی و ،آخرین و نه کماهمیتتر، تولیدکنندگان مبلمان، انگیزه قویای دارند تا آنچه را که ممکن است در معرض خطر تبدیل شدن به طیفی گسترده از محصولات منسوخشده قرار گیرد، مورد بررسی مجدد قرار دهند.
سه نمونه مطالعاتی بریتانیایی دیگر که مستقیماً از تجربیات اخیر استخراج شدهاند، با جزئیات بیشتری نشان میدهند که تغییر خواستههای کاربر برای طراحی داخلی دفتر چه معنایی دارد. شرایط سه پروژه کاملاً متفاوت از یکدیگر است. دفتر مرکزی جدید یک شرکت خرده فروشی داروسازی،Boots the Chemists – معادل بریتانیایی Walgreens- بزرگترین پروژه است. پروژه هدف مشتری ایجاد یک مرکز شرکتی واحد بود. حدود 2800 نفر از پنج سایت مختلف در فضاهای اداری کاملاً جدید گرد هم آمدهاند که توسط یک خیابان داخلی اصلی به ساختمان کاملاً بازسازی شده Skidmore، Owings و Merrill مربوط به دهه 1960 متصل شده است. نمونهی Grosvenor Estate بسیار کوچکتر است. Grosvenor یک سازنده و مالک اصلی زمین در لندن است که سابقهی آن به قرن هجدهم برمیگردد. در این مورد تنها 200 نفر به یک دفتر جدید در West End لندن نقل مکان کردند. جابجایی آنها، در معنایی دیگر، تا حدودی در فاصلهی بیشتری انجام میشد: از دفاتری قرن نوزدهمی به ساختمانهای قرن بیست و یکم، از خانههای زیبا، کم و بیش از هم جدا شدهی قرن هجدهمی به یک ساختمان اداری مجزا و جدید. یک اینترنت بانک کاملاً جدید که توسط شرکت بیمه بریتانیا، Prudential ، راهاندازی شده است – بدون ارتباط با شرکت آمریکایی به همین نام – حتی نیازی به جابجایی نداشت. سوله صنعتی تغییر یافتهی آن در Derby است که تعداد 1000 نفر از کارکنان یک مرکز تماس کاملاً جدید برای یک بانک الکترونیک را در خود جای می دهد. مرکزی که معمولاً سه سال قبل حتی وجود نداشت.
تنها یکی از سه نمونه، ساختمان یادمانی Grosvenor، از راه دور شبیه فضاهای اداری معمولی در آمریکای شمالی است. البته، استانداردهای سازندگان بریتانیا بالاتر است- به عنوان مثال، این ساختمان مجهز به یک طبقه با دسترسی کامل است که برای مدت 20 سال در بریتانیا استاندارد بوده است، اما به دلایلی هنوز در ایالات متحده به ندرت دیده می شود. با وجود اینکه ساختمان به خودی خود خوب است، در طول ساختوساز به طور گسترده برای استفاده خود Grosvenor اصلاح شد.
هر سه دفتر جدید به طور خاص برای افزایش کارایی کسبوکار، با کاهش هزینههای اشغال فضا طراحی شدهاند. استانداردهای محل کار، در هر مورد، ساده شدهاند. اتلاف انرژی موجود در ذخیره سازی و مصرف کاغذ مورد توجه قرار گرفته است. سیستمهای تلفن بدون کابل امکان استفاده زیاد از فضا را فراهم میکند. در دو مورد از این نمونهها (نه در مرکز تماس، که نیازهای عملیاتی متفاوت است)، زیرساخت فناوری اطلاعات که امکان به اشتراکگذاری محلهای کار را ممکن میسازد، اگرچه هنوز به طور کامل مورد بهرهبرداری قرار نگرفته است، در حال حاضر وجود دارد.
روشی که در آن سه کسبوکار از طراحی برای افزودن ارزش با برانگیختن روشهای مؤثرتر انجام کار استفاده کردهاند، مهم است. به شیوههای مختلف اثربخشی بهبود یافته است. در پروژه Boots the Chemists، یک خیابان طولانی پیوسته و چند سطحی در انتهای مجموعه امتداد دارد و زنجیرهای از فضاهای اجتماعی و خدماتی مجاور را به هم متصل میکند. اینها به طور خاص برای تقویت آرامش و به حداکثر رساندن پتانسیل تعامل بین هزاران نفر در بخشهای مختلف سازمانی که طبق هر استانداردی یک سازمان بسیار بزرگ محسوب می شود، طراحی شدهاند. پلان باز و غیر سلسله مراتبی Grosvenor که بسیار متفاوت از دفاتری است که شرکت قبلاً در آنها بوده است، در واقع روشی معماری برای تشویق ارتباطات بین رشتهها و سطوح مختلف است. در یک فرهنگ تجاری کاملاً متفاوت، رنگهای شاد و محیط محرک و سازنده ابزارهای معماری مشخص برای جذب و حفظ کارکنان در یک کسبوکار رقابتی خاص است. هر سه نمونه به وضوح روند رو به افزایش سهم بودجه فضایی را نشان میدهد که توسط فعالیتهای مشترک و جمعی اشغال میشود –مانند اتاقهای پروژه، فضاهای جلسه، اتاق های برگزاری جلسات آموزشی و گردهمایی، فضاهای در دسترس، فضاهای اجتماعی و غیره – فضاهایی که به طور فزایندهای به عنوان زیرساخت و زمینهای برای کارهای پیچیده مبتنی بر دانش تعاملی ضروری هستند. در مقابل به این موضوع نیز باید توجه داشت: کاهش نسبی، و در واقع غالباً مطلق، فضای اختصاص داده شده به محل کار فردی. با افزایش امکان کار در هر نقطه، با تلفن همراه و یا کار در خانه، این روند مطمئناً تسریع خواهد شد.
این پیامها که طراحی میتواند در مورد استراتژی کسبوکار بحث کند، در هر سه نمونه بسیار مهم است. این سه کسبوکار چیزی بیش از انطباق خود با شرایط انجام میدهند- آنها از پروژههای ساختمانی برای تسریع طرحهای کسبوکار و تغییرات فرهنگی استفاده میکنند. در پروژه Boots the Chemists، تمام جزئیات طراحی، هر مرحله در فرآیند طراحی برای رساندن پیامهای مهم و حیاتی به هر یک از کارکنان در هر سطح در مورد اهمیت ارتباطات بهتر، کار تیمی بهتر، و تفکر بهتر مورد استفاده قرار گرفت. جلوهی خارجی طرح Grosvenor برنامهای به دقت ارزیابی شده است که اهمیت حفظ تداوم ارزشها و تاریخچه آن را برای کارکنان و بازدیدکنندگان یک شرکت املاک بینالمللی بسیار مترقی بیان کند. این شرکت به عمد از فضای جدید خود برای انتقال پیامی پیچیده به جهان در مورد اهداف شرکت استفاده میکند. شرکت Egg از فضای خود نه تنها برای جذب و حفظ کارکنان کلیدی، بلکه برای نشان دادن مفهوم تجارت الکترونیک به کارکنان و مشتریان استفاده میکند.
عنصر مشترک هر سه پروژه و تعداد فزاینده پروژههای اداری نوآورانهی مشابه در سرتاسر جهان، چیزی کاملاً جدید است: استفاده هدفمند و سنجیده از طراحی نوآورانه برای برانگیختن تغییرات. این با دیدگاه همیشگی املاک و مستغلات شرکتی در مورد طراحی دفترکار به عنوان ارزانترین روش برای اسکان هر چه بیشتر افراد در کوچکترین فضاهای اداری ممکن فاصله زیادی دارد. تفاوت بزرگ در این است که طراحی اکنون با یک هدف استراتژیک مورد استفاده قرار میگیرد.
این متن ترجمه ای است از بخش تجربه های استراتژیک در کتاب Interior Design Handbook of Professional Practice