طراحی معماری-تفکر و ساختن
یک شکاف بین عمل طراحی و هنر ساختن در حرفه معماری وجود دارد. بسیاری از جنبههای این بخش مختص طراحی معماری هستند: ساختمانها ضرورتاً بزرگ، پیچیده و گرانقیمت هستند و نیازمند همکاری میان متخصصان مختلف هستند. یک همکاری ظاهراً طبیعی بین طراح و سازنده وجود دارد. با این حال، دقیقاً این شکاف بین تفکر درباره ساختن و ساختن آن تفکر است که گردنه ای خطیر را پیش روی طراح معمار قرار داده است، چرا که بین ساخت ذهنی یک ساختمان (تصور، مدل سازی و ترسیم) و حضور فیزیکی آن است که موفقیت یا شکست ما اندازهگیری میشود.
جفری آدامز
جفری سی ادامز استادیار معماری در دانشگاه نیو مکزیکو است و یک دفتر مستقل در آلبوکرکی تاسیس کرده است. او در سال ۱۹۸۲ مدرک کارشناسی خود را در رشته هنرهای بصری از دانشگاه کالیفرنیا در شهر دیویس و در رشته معماری از دانشگاه نیومکزیکو دریافت کرد. بعد از اتمام دوره کارآموزی نزد انتونی پریداک در سال ۱۹۹۳، پروژههای طراحی / ساخت خود را هم با همکاری دیگران و هم به صورت مستقل پیگیری کردهاست. وی در این مطلب به دنبال آن است نشان دهد که چگونه می توان رابطه میان تفکر و ساختن در معماری را بررسی و ارزیابی کرد.
تفکر و عمل ساختن
قدرت کانسپت معماری این گونه تعریف می شود : ریشه در مکان و زمان دارد، در اقتصاد اندازهگیری میشود و در خدمت ساکنانش به نتیجه نهایی می رسد، اما در پایان، تنها نمونه ساخته شده آن با مصالح است که گواهی بر این است که تا چه حد به این ویژگیها پایبند بوده است. پوسته مصالح به صراحت حجم فضایی را تعریف میکند، شرایط نور و جو را تغییر میدهد و مرزی ایجاد میکند که در آن گفتگو بین مکان و محل سکونت شکل می گیرد. ساخت متفکرانه این رابطه، ابزار فیزیکی ای را فراهم می کند که طراح از طریق آن، این روابط را کنترل میکند و یا ممکن است از طریق آن کانسپت خود را توضیح دهد . روشی که در آن مصالح انتخاب میشوند و با هم آمیخته میشوند، موقعیت دقیق عمل معمارانه را مشخص میکند.
قدرت کانسپت معماری این گونه تعریف می شود : ریشه در مکان و زمان دارد، در اقتصاد اندازهگیری میشود و در خدمت ساکنانش به نتیجه نهایی می رسد، اما در پایان، تنها نمونه ساخته شده آن با مصالح است که گواهی بر این است که تا چه حد به این ویژگیها پایبند بوده است. پوسته مصالح به صراحت حجم فضایی را تعریف میکند، شرایط نور و جو را تغییر میدهد و مرزی ایجاد میکند که در آن گفتگو بین مکان و محل سکونت شکل می گیرد. ساخت متفکرانه این رابطه، ابزار فیزیکی ای را فراهم می کند که طراح از طریق آن، این روابط را کنترل میکند و یا ممکن است از طریق آن کانسپت خود را توضیح دهد . روشی که در آن مصالح انتخاب میشوند و با هم آمیخته میشوند، موقعیت دقیق عمل معمارانه را مشخص میکند. توجه به این که چگونه این مسیر طی می شود، پیوند بنیادینی در پیوستار میان ایده و تحقق آن به عنوان حضور فیزیکی ایجاد می کند.
پروژه نمونه
در این مقاله مختصر، من پیشنهاد میکنم که ارتباط بین طراحی و ساخت را با بحث در مورد یکی از پروژه های در حال ساخت خودم که ساخت دو کارگاه است، بررسی کنم. به طور خاص، من به راههای اندیشیدن در مورد ساختنی که از خود عمل ساخت بر می آید، علاقه دارم. این لزوماً یک فرآیند افزایشی است که حول حضور فیزیکی اثر میچرخد. این فرصتی است که من به عنوان یک طراح از آن برخوردارم. با محدود کردن مقیاس و هزینه، میتوان زمان را افزایش داد و باعث ناکارآمدی شد، کاری که در شرایط دیگر قابل انجام نبود. این پروژه به عنوان یک لنز برای تمرکز بر تلاشهای قبلی و کشفیات پروژه در مورد تفکر و ساخت در آینده عمل میکند.
این اثر برگرفته از دغدغههایی است که اندیشه من را در مورد معماری برای مدتی مشغول کردهاست: (۱) یک علاقه عمیق نسبت به ظرافت مسایل اقتصادی، ساختوساز عاقلانه با استفاده از تعداد محدود مصالح صنعتی (۲) اشتیاقی برای یافتن نظم و ریتم در طرحواره این مصالح، برای فهم اینکه مصالح چگونه به ابزار نظم دهنده بدل می شوند (۳) ابزاری برای وضوح روش ساخت، برای اینکه بتوان زیبایی نحوه ساختن اشیا را در پیش چشم آشکار کرد. این دغدغه ها با مسایل عملی ای همراه شد که هیچکدام نسبت به هم از اهمیت پایین تری برخوردار نیستند – این که پروژه توسط یک فرد واحد با مهارتهای ساخت ویژه (یعنی خودم) ساخته میشود و این که این پروژه به یک بودجه نسبتاً سخت (۱۰،۰۰۰ دلار برای مصالح) پایبند است.
ثبت تصمیمات طراحی
” آزمون, خطا, و اصلاح” یک حکم قدیمی است که راهکار موثری برای تحریک خلاقیت به حساب می آید. گاهی اوقات تصمیمات طراحی بی هدف به نظر می رسند و نیاز است به یک نقطه شروع باز گردید و از آنجا شروع کنید. (دراکثر موارد، تمام تصمیمات طراحی باید جوابگو باشند، برای اینکه بتوان کارفرما را راضی نمود). بنابراین تمامی تصمیمات و ایده های طراحی را ثبت کنید. آنها در نهایت در طول فرآیند طراحی معماری مبنای مناسبی برای اکتشاف و بحث بیشتر هستند.
حل تضادهای پروژه
تضادها را در همه ابعاد در طراحی معماری حل کنید. وندی اشتاینر در مقالهای در نیویورکتایمز مینویسد: ” جوهره کار معماری رفت و برگشت میان کانسپت دو و سه بعدی است. ” هر آنچه را در پلان تغییر می دهید تاثیر آن را در مدل ( یا پرسپکتیو) و مقاطع بررسی کنید.
توانایی درس گرفتن از شکست
شکست و اشتباه را بپذیرید! ایدههایی که کنار گذاشته می شوند، میتوانند برخی از مفیدترین اطلاعات و انگیزه ها را برای نوآوری فراهم کنند. به بازنگری طرح به عنوان فرصتی برای بهتر و قدرتمند تر کردن پروژه نگاه کنید. برخی موارد ممکن است از پروژه ای که به دلیل ناراضی بودن کارفرما به مرحله اجرا نرسیده است بتوانید شهرت کسب کنید. بهترین پاسخ به مساله را طراحی کنید. سوال اصلی این نیست که آیا میتوانید از اشتباهات درس بگیرید یا نه، بلکه سوال این است که تا چه اندازه می توانید درس بگیرید. تعداد محدودی از معماران وجود دارند که خلق و خوی مناسب برای این تجربه را در خود پرورش داده اند.
خویشتن داری
صرفه جویی میتواند در مراحل پیش برد طراحی معماری مطرح شود. نیاز نیست تمامی ویژگی های طراحی را همزمان به کار گرفت. اکنون زمانی است که به چیزهایی بپردازید که برای طرح ضروری است. بعدا کارهای اصلاحی را انجام دهید.
تبدیل تهدید به فرصت
به مشکلات خاص در طراحی معماری به عنوان یک دارایی منحصر به فرد نگاه کنید. برای مثال، در یک پروژه بازسازی، ممکن است یک ستون سازه ای در وسط یک فضای مهم وجود داشته باشد که به نظر میرسد فضا را مختل میکند. تلاش کنید بر روی آن با استفاده از یک مصالح خاص تاکید کنید. یک ستون غیر سازه ای به آن اضافه کنید تا یک درگاه ایجاد کنید، یک مسیر حرکتی با آن ایجاد کنید یا آن را به نقطه کانونی در طراحی معماری تبدیل کنید.
نیازهای متناقض در طراحی معماری
همیشه در طراحی معماری نیازهای متناقض وجود دارد. باید زمان و تجربه صرف شود تا نتایج روابط فضایی در ارتباط با کانسپت یا تم طراحی بررسی شوند. با این حال، اگر به نظر می رسید که نیاز به تجدید نظر زیاد وجود دارد، خود را برای شروع جدید آماده کنید. زمان به هدر نرفته است; این ورزش ذهنی معمولاً منجر به دانش و درک عمیقتری از پروژه میشود.
بن بست در طراحی معماری
اگر احساس می کنید طراحی معماری به بن بست خورده است، بر روی یک کار نامربوط کار کنید. مشکل را جداگانه بررسی کنید، تحقیق بیشتری کنید، اطلاعات بیشتری در مورد آن کسب کنید، به محل پروژه بازگردید، از آن بازدید کنید و یا درباره یک اثر مهم و مرتبط معماری مطالعه کنید. سعی کنید مقیاس یا ابزار ترسیم را تغییر دهید (اگر تا به حال ترسیم کرده اید، یک مدل سریع و دم دستی بسازید و یا بالعکس). با همکاران خود راجع به آن گفتگو کنید.
اشتباهات رایج در طراحی معماری
- گاهی اوقات طراح بر این باور است که ایده بسیار خوب و شگفت انگیزی را دارد که باید تا انتهای روند طرح نهایی اجرایی شود. شیفتگی نباید مانع پیشبرد اهداف بزرگتر شوند و پذیرا بودن نسبت به آلترناتیوهای مختلف، نشانه تجربه محور بودن روند طراحی است. آلترناتیوهای جایگزین را بررسی کنید! تجدید نظر کنید! کارفرمایان اغلب افکار خود را در وسط پروژه تغییر میدهند، یا ایدههای طراحی متفاوتی دارند و یا به سادگی ممکن است طرح شما را بدون هیچ دلیل ظاهری و منطقی دوست نداشته باشند. باید یاد بگیرید که درباره پیش برد طرحهای دیگر و توجه به اطلاعات و مسایل جدید مشتاق باشید.
- از سندروم توجه به موضوعات بی اهمیت در مقابل موضوعات مهم آگاه باشید. هیچ ویژگی ای نباید این قدر ارزشمند باشد. اجازه ندهید یک جز چشمگیر بر تصمیمگیری برای طراحی معماری غالب شود.
- پروژهها در جایی توسعه مییابند که ایدهها و کانسپهای خارق العاده زیادی وجود داشته باشد. این تفکر میتواند مسالهساز باشد: زمانی که بسیاری از ویژگی ها به طور همزمان اتفاق میافتند، هیچ نقطهنظر قوی ای وجود نخواهد داشت. یک کانسپت خوب و مهم را تضعیف نکنید.
- ارجاعات و کانسپتهای مبهم که بیش از حد شخصی هستند و تنها میتوانند توسط افراد خاص و نخبه درک شوند، مورد قبول عامه مردم نیستند و نقش مهندس معمار را زیر سوال خواهند برد.
- ارجاعات و کانسپتهای مبهم که بیش از حد شخصی هستند و تنها میتوانند توسط افراد خاص و نخبه درک شوند، مورد قبول عامه مردم نیستند و نقش مهندس معمار را زیر سوال خواهند برد. اما باید به برخی از موارد هم توجه کرد: برخی اوقات بسته به شرایط، ممکن است دلیل خوبی برای این که طرح صراحت کمتری داشته باشد، وجود دارد. هیچ کس نمیتواند واکنشهای شخصی را به هنر بداند یا پیشبینی کند – این مساله قطعاً درباره جنبههای هنرمندانه اثر معماری نیز صادق است. دقت کنید که هر گونه اشاره در معماری معنای ابژکتیو قابلتوجهی دارد. علاوه بر این، ایدهها باید در واقعیت سهبعدی درک شوند – بناها را نمی توان در برنامه، روی کامپیوتر تجربه کرد.
- برخی طراحان با تجربه کمتر احساس میکنند که هر چیزی که کشیده شدهباشد، باید در نهایت کمال باشد. هیچ چیزی نمیتواند مخرب تر از این اعتقاد در مراحل اولیه طراحی معماری باشد. آسان بگیرید!
- برخی طراحان، نه فقط دانش جویان، در طول فرآیند خلاق احساس ناامنی میکنند. این مساله طبیعی است؛ همیشه این سوال وجود دارد که آیا می توانید در نهایت به محصولی که انتظار دارید، برسید یا خیر. اگر شما نیز این احساس را دارید، بدانید و بپذیرید که این روشی است که در معماری با آن مواجه هستید و با یک رویکرد سیستماتیک، پشتکار، و تجربه به تدریج یاد میگیرید که در مورد نتیجه نهایی ابهامات کم تری داشته باشید.
- به خودتان یادآوری کنید که طراحی معماری از فعالیت انسانی پشتیبانی میکند یا به طور ایدهآل آن را تسهیل میکند؛ معماری در خود پایان نمی پذیرد. با تمرکز بر روی فرم ساختمان به جای تصویر بزرگتر ساخت مکان، هدف نهایی به سادگی از دست خواهد رفت.
- کارفرمایان ممکن است بپرسند، “چرا آن اقدام طراحی معماری خاص را انجام دادید؟ ” من نمیتوانم ارزش یک دلیل متفکرانه پشت تصمیمات طراحی مهم را درک کنم، حتی آن هایی که مسایل سوبژکتیو بیشتری را شامل میشوند.
این متن ترجمه ای است از بخش طوفان ذهنی در کتاب Architectural Design Portable Handbook