بهینه‌سازی تیم در شرکت معماری-بخش سیزدهم

شرکت معماری مدیریت پروژه طراحی معماری

داشتن یک تیم موفق در شرکت معماری مستلزم آن است که اهداف پروژه و طراحی معماری ، در ابتدا بین همه اعضای آن مشخص شود. این امر به طور معمول بر عهده معمار مدیر پروژه است. باید در ابتدای پروژه ارزش‌ها و واژگان مشترک و یک برنامه کاری دقیق ایجاد شود. علاوه بر این، مکالمات شفاف و ارتقاء وحدت و مشارکت درون تیم، منجر به موفقیت آن و در نتیجه موفقیت پروژه می‌گردد.

ارزش‌ها و واژگان مشترک

مرحله پیش طراحی زمان مناسبی برای تعیین اهداف و نیازهای برنامه‌ای و همچنین تعیین واژگان معماری مشترک بین کارفرما و همه اعضای تیم است. معمار ممکن است فرایند طراحی را با تحقیق و بازدید از نمونه‌های مشابه به همراه گروه کارفرما یا مشاور آغاز کند، تا از طیف وسیعی از احتمالات آگاهی یابد. بازدید مشترک از ساختمان‌های مرتبط موجود به کارفرما و معمار تجربه و واژگان مشترکی را می‌دهد که هنگام بحث در مورد گزینه‌های طراحی پروژه جدید می‌توانند از آن‌ها استفاده کنند. در کنار تحقیق در مورد دیگر تجارب معماری پیشین، معماران ممکن است تحقیقات تاریخی و تاریخچه خاصی از ساختمان را نیز ارایه دهند.

اگر کارفرما بخواهد پروژه دارای طراحی منحصر به فرد باشد، معمار ممکن است عمدا تصمیم بگیرد که از نمونه‌های مشابه پیشین به همراه کارفرما بازدید نکند، تا کارفرما درگیر تفاوت‌های بین پروژه‌های معمولی و نیازهایش نشود.

برنامه کاری و زمان‌بندی

یک برنامه کاری و زمانی سازمان‌یافته، چارچوبی روشن و مشخصی برای همه اعضای پروژه ایجاد می‌کند. این برنامه شامل تجزیه و تحلیل وظایف، لیست جلسات و کارگاه‌های مهم بوده، و یک برنامه هزینه و خروجی‌های مرتبط آن را نشان می‌دهد، و در نهایت یک برنامه برای پروژه، با گنجاندن دوره‌های زمانی بررسی کارفرما ارایه می‌دهد.

وحدت و مشارکت

در تیم‌های پروژه بایستی بین شخصیت، مهارت، تجربه و علایق اعضای تیم تعادل وجود داشته باشد. هدف از بهینه‌سازی تیم این است که همه اعضای تیم نقاط قوت خود را در پروژه وارد کرده، رشد کنند و مهارت‌های جدید بیاموزند و در نهایت با دیگر اعضای تیم برای دستیابی به بیشترین نتایج همکاری کنند.

مشارکت در تیم پروژه داخل شرکت

وحدت در دفاتر معماری مختلف و تیم‌های داخلی آن‌ها براساس فرهنگ و منابع شرکت شکل می‌گیرد. با این حال، هدف مشترک، ایجاد روحیه مشارکت در دفتر و بین کارکنان آن است. وجود احترام بین اعضای تیم، عنصرکلیدی مشارکت میان آنان است. هر یک از کارکنان سهمی در این فرآیند دارند و اگر کارمندی نتواند نظرات و مشاهدات خود را آزادانه بیان کرده و به اشتراک بگذارد، این امر به فرآیند و پروژه آسیب می‌رساند.

در دفاتر کوچک، برای بهینه‌سازی تیم و دستیابی به فواید بیشتر، همه باید انعطاف‌پذیر بوده و نقش‌های زیادی را ایفا کنند، زیرا قابلیت‌های اجرایی محدود هستند. استخدام در دفاتر معماری کوچک بسیار گزینشی است، زیرا کارکنان جدید باید با کارکنان موجود به خوبی کنار آمده و در کنار هم در پروژه‌های متعدد کار کنند، نقش‌های زیادی را ایفا کرده و در حالت ایده‌آل، فرهنگ دفتر معماری را گسترش دهند. این امر مسئولیت و فرصت‌های بیشتری را برای کارکنان جوان‌تر فراهم می‌کند، زیرا آنها در همه جنبه‌های پروژه مشارکت دارند. در دفاتر متوسط ​​و بزرگتر، سلسله مراتب، مسائل اداری و اجرایی، و تعداد افراد بالاسری بیشتر است. با این حال، تیم‌ها می‌توانند از یک گروه بزرگتر و طبقه‌بندی شده‌تر تشکیل شوند، که هنگام برنامه‌ریزی تیم‌های پروژه، دستیابی به گزینه‌های بیشتری را امکان پذیر می‌کند.

مشارکت با دیگر معماران

مشارکت با دیگر معماران نیز می‌تواند منجر به بهینه‌سازی تیم در شرکت معماری گردد. اگر دو معمار تصمیم بگیرند در پروژه‌ای همکاری کنند تا برای برنده شدن کار مزیت بازاریابی ایجاد شود، می‌توانند تصمیم بگیرند که در همه مراحل با هم کار کنند یا کار را در هر مرحله تقسیم کنند.

به عنوان مثال، یک معمار بر طراحی و دیگری روی اجرای اسناد تمرکز کند. با وجود یک تیم مناسب، این امر می‌تواند یک رابطه بسیار مشارکتی و موفق باشد، که به نوبه خود می‌تواند منجر به همکاری‌های بعدی گردد. به طور معمول دو معمار با مهارت‌های مشابه در پروژه‌ها با هم مشارکت نمی‌کنند زیرا هیچ مزیتی برای مشارکت آن‌ها وجود ندارد. با این حال، مشارکت شرکت‌های کوچک با شرکت‌های بزرگ ممکن است برای هر دو شرکت مفید باشد، زیرا هر دو می‌توانند به طور متفاوتی در پروژه مشارکت داشته باشند. شرکت کوچکتر می‌تواند بیشتر به فرآیند طراحی روزمره بپردازد، در حالی که شرکت بزرگتر منابع لازم برای انجام کار و تولید اسناد با سرعت بیشتری را دارد. این مشارکت برای شرکت‌های کوچکتر سودمندتر خواهد بود، زیرا همکاری مستلزم کارآیی بیشتر در پیگیری امور، دقت زیاد و ساختارمندی و سازمان یافتگی بیشتر در مورد چیدمان برنامه کار و تحویل خروجی‌هاست.

مشارکت با پیمانکاران

مشارکت با پیمانکاران، در پروژه‌هایی چون یک پروژه طراحی-ساخت یا تحویل پروژه یکپارچه (integrated project delivery (IPD)) علاوه‌بر‌اینکه می‌تواند به نفع پروژه باشد، می‌تواند محصول نهایی را بهینه کند. گاهی اوقات، ممکن است یک پیمانکار به عنوان مشاور زیرمجموعه استخدام شود تا در مراحل طراحی در خصوص قابلیت ساخت پروژه یا تخمین هزینه، اطلاعاتی به مدیر پروژه بدهد.

مشارکت با پیمانکاران فرعی و سازندگان

معماران همچنین می توانند در صورت تمایل به طراحی سفارشی یا تخصصی، در مراحل طراحی یک پروژه با پیمانکاران فرعی یا سازندگان همکاری کنند. مزیت این مشارکت در امکان توسعه و ارتقاء نوآوری است. همانطور که الکس انماحیان (Alex Anmahian ) از معماران گروه معماری انماحیان وینتون (Anmahian Winton Architects ) توضیح داده است: “فرایند طراحی بر پایه یک مهندسی مشترک، می‌تواند راه‌حل هوشمندانه‌تری برای یک محصول موجود ایجاد کند.”

به عنوان مثال ، شرکت معماری او با یک شرکت تولید پنجره سقفی مشارکت کرد تا بتوانند برای یک خانه قایقی پره‌های قابل استفاده بسازند. این امر تأثیر بیشتری بر طراحی می گذارد‌، از این رو که پیمانکار فرعی مورد نظر به دلیل آشنایی با نوع طراحی، و قیمت‌گذاری درست پروژه، ارایه‌دهنده کمترین مبلغ پیشنهادی در مناقصه بوده است. گاهی اوقات، این نوع همکاری می‌تواند برای همه مفید باشد زیرا هدف طراحی را تقویت کرده و ممکن است منجر به ثبت اختراعات آینده یا تولیدات جدید برای سازنده شود.

این متن ترجمه ای است از بخش مدیریت پروژه طراحی در کتاب هندبوک حرفه ای معماری AIA


پروژه های گروه معماری کارند

ویلای شمس

شرکت طراحی معماری کارند
ویلای شمس

نوشته‌های مشابه