طراحی داخلی : آموختن از تاریخ

طراحی داخلی

طراحان همواره به نمونه‌های قبل از خود ارجاع داده‌اند، اما آنچه اهمیت دارد این است که بین ارجاع به گذشته یا الهام گرفتن از آن، و تقلید کورکورانه از کارهای طراحان دیگر تفاوت قایل باشیم. تاریخ طراحی داخلی بسیار با تاریخ معماری گره خورده است، و اغلب می‌توان ریشه‌های تاریخی یک طرح خاص را با پیدا کردن ارتباط بین تعدادی از پروژه‌ها شناسایی کرد، پروژه‌هایی که با هم یک “شجره‌نامه خانوادگی” از کارهایی با یک ایده یا تم موضوعی خاص را ایجاد می‌کنند. در این شرایط، هر نسل پروژه ممکن است با پیشبرد ایده یا پرداختن به آن در سویی متفاوت، ارزش افزوده ایجاد کند، و در آینده توسط دیگران دنبال شود.

طرح میس ون در روهه برای یک خانه شیشه ای در دامنه تپه (حدود سال 1934) ایده خانه را به عنوان حجمی مستطیل شکل که بر فراز یک مکان شیبدار شناور است، بررسی می‌کند.
طرح پیشنهادی میس وند روهه در ایده‌‌ی اصلی ساخت یک خانه Zip Up توسط ریچارد راجرز (سال ۱۹۶۸) دیده می‌شود، که در آن فرم بنا به شکل یک مکعب لوله‌ای توپر است که انتهای آن از جنس یک لعاب شیشه‌ای است.
سپس، ایده‌ی خانه‌ی زیپ آپ (Zip-up House)، اساس ایده‌ی خانه‌ای که ریچارد و سو راجرز برای پدر و مادر ریچارد در جنوب غربی لندن ساختند را شکل داد. این خانه‌ی ارزشمند به نوبه خود بر تعدادی از ساختمان‌های بعدی اثرگذار بوده است.
تصور مرکز هنرهای تجسمی سینزبری (Sainsbury Centre for Visual Arts)، ساخته شده توسط فاستر و شرکاء (Foster + Partners) در سال 1978 در نورویچ، انگلستان (که مقطع عرضی آن در تصویر نشان داده شده است) بدون اشاره به خانه راجرز در لندن دشوار است.

طراحی داخلی – پیشینه مکان

مکان یک پروژه اغلب دارای ویژگی‌های خاصی است که چالش‌های مشخصی را برای طراح داخلی ایجاد می‌کند. این امر ممکن است شامل نوع ساختمان (به عنوان مثال استفاده مجدد از بنای یک کلیسا)، نوع بنا (ساختمان چوبی بومی)، فرم ساختمان (ساختمان گرد) یا وضعیت آن (مطرح کردن سؤالاتی در مورد رویکردهای حفاظت، مرمت یا نوسازی) باشد. در این شرایط، آگاهی از پاسخ‌های قبلی برای یک مسئله‌ی خاص می‌تواند عامل مهمی در دستیابی به بهترین راه‌حل باشد.

این خشکشویی صنعتی در جنوب غربی لندن، انگلستان، به عنوان محل یک پروژه‌ی دانشجویی با هدف ترکیب ماشین‌آلات موجود و رها شده با طرح پیشنهادی دانشجویان استفاده می‌شد. نمونه‌های پیشین بسیاری وجود دارد که بیانگر نحوه‌ی کار در فضاهایی با چنین زمینه‌ی مشابه هستند.
در سال 1997، شرکت فاستر و شرکاء پروژه‌ای را در اسن (Essen)، آلمان تکمیل کرد که در آن ساختمان نیروگاه یک مجتمع استخراج زغال‌سنگ اوایل قرن بیستم را به یک مرکز طراحی تبدیل کردند. موضوع پروژه بیشتر مربوط به حفظ و بازسازی ساختمان موجود بود و بسیاری از عناصر صنعتی ساختمان که در تضاد با فضای داخلی جدید قرار داشتند، حفظ شدند. این طرح یک رویکرد جسورانه برای کار در ساختمان‌های موجود با میراث صنعتی، ایجاد می‌کند.
یک کارخانه فولاد قدیمی در روترهام (Rotherham) انگلستان به یک “مرکز ماجراجویی علمی” یا Magna، تبدیل شد. این طرح که در سال 2001 توسط گروه معماری ویلکینسون ایر (Wilkinson Eyre Architects) تکمیل شد، رویکردی را برای کار در فضاهای صنعتی مازاد تعریف می‌کند: به نظر می‌رسد پاویون‌های بزرگ جدید در یک سایت موجود که به ظاهر دست نخورده است، شناور هستند.

پیشینه‌‌ی سازماندهی فضا در طراحی داخلی

فضاهای داخلی می‌توانند با استفاده از روش‌های مختلفی چون استراتژی‌های خطی، شعاعی، خوشه‌ای و شبکه‌ای سازماندهی شوند. بسیاری از طراحان در موقعیت‌های مختلف این تاکتیک‌ها را برای حل مسائل مرتبط با ملزومات سازماندهی فضا به کار برده‌اند. شناخت رویکردهایی که در گذشته استفاده می‌شد می‌تواند به ما در تصمیمات طراحی امروز کمک کند و به یک طراح داخلی اجازه می‌دهد که یک طرح را با اعتماد به نفس پیش ببرد.

علاوه بر رویکردی که برای چیدمان و سازماندهی فضاها اتخاذ می‌شود، روش‌های مورد استفاده برای تعریف و ایجاد تمایز بین فضاها نیز از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود. از نمونه‌های قبلی در مورد مناسب‌ترین استراتژی‌ها برای یک پروژه، می‌توان چیزهای زیادی آموخت.

در اوایل دهه 1920، طراح هلندی تئو وَن دوزبورگ (Theo van Doesburg) یکی از اعضای موسس جنبش د استیل (De Stijl) بود که اعضای آن از پیشگامان ایده‌ی تعریف فضا توسط ترکیبی از صفحات متقاطع بودند. این روش ایجاد فضا تأثیر مهمی در توسعه طراحی داخلی داشته است.
استفان زویکی (Stefan Zwicky) در سال 1993 یک غرفه نمایشگاهی برای تولیدکننده‌ی فرشی با نام مِلکنا (Melchnau)، در نمایشگاه تجاری هیم تکستایل (Heimtextil) در فرانکفورت آلمان طراحی کرد. این چیدمان ترکیبی از صفحات عمودی است که با یکدیگر همپوشانی داشته و ریشه در کار ون دوزبورگ دارد.
پروژه محل کار اجتماعی کُمبیورک (Combiwerk social workplace) در شهر دلف هلند که توسط گروه معماری آی 29 (i29) در سال 2012 تکمیل شد، ترکیبی از سطوح عمودی و رنگ‌های تاثیرگذار است- رویکردی که منشأ آن در کار ون دوزبورگ است.

نمونه‌ای از تأثیر پیشینه‌ی‌ فضایی: فضایی در یک فضای دیگر

خانه‌ی شیشه‌ای، نیوکینن (New Canaan)، آمریکا / فیلیپ جانسون

خانه شیشه‌ای فیلیپ جانسون یک ساختمان برجسته قرن بیستمی است. این بنا که در سال 1949 تکمیل شد، دارای ویژگی‌هایی است که باعث شده به عنوان یکی از مهمترین بناهای آن دوره در نظر گرفته شود. جانسون نقش مهمی در معرفی مدرنیسم اروپایی به ایالات متحده آمریکا دارد. او این ساختمان را به عنوان “خانه‌ای از ایده‌ها که می‌تواند بعداً از طریق کار خودش یا دیگران فیلتر شوند” توصیف کرده و به این ترتیب می‌توان آن را به عنوان تلاشی عمدی در ایجاد پیشینه‌ا‌‌ی در نظر گرفت که بایستی توسط طراحان آینده مورد بررسی قرار گیرد. در خانه شیشه‌ای، جانسون به تعدادی از چالش‌های اولیه‌ای پی برد که بر کار بسیاری از طراحان اثرگذار بوده است.

فرم استوانه‌ای خانه شامل اجاق، توالت، دستشویی و دوش است.این فضا همچون به صورت یک شی در پلان طبقه قرار می‌گیرد، جایگذاری آن با دقت و به گونه‌ای است که به تعیین حوزه‌های ایجاد شده در حجم باز باقی مانده کمک کند.
از دید این رویکرد، ساختمان را می‌توان به وضوح همچون یک جعبه مستطیلی شفاف که یک فرم استوانه ای بسته را در خود جای داده است درک کرد.
هنگامی که نمایشگاه فضای مسطح جان پاوسون (John Pawson’s ‘Plain Space’ exhibition) در بنیاد بیسازا (Fondazione Bisazza)، در شهر ویچنزا (Vicenza) ایتالیا، در سال ۲۰۱۲ برگزار شد، یک اتاق استوانه‌ای برای نشان دادن ایده‌ی «فضا در فضا» ساخته شد.
اتاق جلسه در این ساختمان اداری در تیانجین (Tianjin) چین به عنوان یک فضای منحنی در فضایی دیگر، توسط گروه معماری وکتور (Vector Architects) در سال ۲۰۱۲ طراحی شد.

موارد مورد توجه در این پروژه‌‌ها عبارتند از:
• استفاده از یک صفحه بالاتر از سطح زمین، به عنوان سطح پایه‌ای که ساختمان روی آن قرار گرفته است.
• ایجاد یک سطح فوقانی برای تعریف حجم
• استفاده از لفاف فضایی شفافی که مرز بین داخل و خارج را محو می‌کند.
• سازماندهی فضای داخلی به شکل پلان باز

شاید بزرگترین پیشینه‌ای که توسط این ساختمان ایجاد شده، ایده‌ی “فضا در یک فضا” است. این استراتژی به ویژه در خانه شیشه‌ای موثر است زیرا کل طرح ساختمان در دو حجم قرار گرفته است و بدین ترتیب یک ترکیب فضایی با وضوح فوق‌العاده ایجاد می‌کند. این امر به ویژه با روشی که در آن فضاها از نظر فرم و مصالح به وضوح متفاوت می‌شوند، تأکید می‌گردد – یک جعبه شیشه‌ای شفاف، یک استوانه آجری توپر را نگه می‌دارد. بسیاری از طراحان داخلی توانسته‌اند از این رویکرد در موقعیت‌های بعدی بسیار استفاده کنند.

این متن ترجمه ای است از بخش تجربه های استراتژیک در کتاب Interior Design Handbook of Professional Practice


پروژه های گروه معماری کارند

طراحی داخلی دفتر مرکزی  موسسه دانشمند

بازسازی و طراحی داخلی دفتر موسسه دانشمند
بازسازی و طراحی داخلی دفتر موسسه دانشمند

نوشته‌های مشابه