نقد در طراحی معماری
استفاده از نظر دیگر همکاران در طراحی معماری مساله ای شخصی و دلبخواهی ای نیست. بلکه در واقع ارتباطی مستقیم با حرفه دارد. نقد همکاران و خود -انتقادی ابزاری حیاتی برای ارتقا دادن کیفیت طراحی معماری اولیه هستند.
مقدمه
اکثر معماران خاطره ناخوشایندی از رویارویی با یک انتقاد شدید مانند نمونه زیر را دارند: ” طراحی معماری این پروژه بیمعنا است و فرم آن التقاطی و عاری از هر گونه زیربنای فکری است. نمی توان در آن آثار حداقلی ای از پروژه فکری دقیق و یا حتی اشاره ای از نوآوری را یافت. در یافتن ایده برای پروژه، تدابیری بی اساس به کار گرفته شده است. طراحی معماری این پروژه، بسیار تقلیلی است، در باره هیچ چیز نیست، و اگر این کار عمدی بوده است، به طور مبهمی انجام شده است. می توانید مجدد طراحی اش کنید؟ “
چه چیزی میتوانید به یک دانشجوی معماری ۲۵ ساله که به طرز بی رحمانه ای در یک بازبینی طراحی معماری مورد حمله قرار گرفته است، بگویید؟ این که او خیلی با استعداد است. این که او به این نقد وسیع گوش دهد و سعی کند آن را نادیده بگیرد. این که او عاشق معماری است. و اینکه او به سالها زمان نیاز خواهد داشت تا از طریق آموزش اولیه کارگاه طراحی معماری رشد یابد و در آینده این توانایی را پیدا خواهد کرد که انتقادات واقع بینانه و مرتبط را بپذیرد.
چه این انتقادات از جانب را کارفرمایان، همکاران، و یا ارگانها و نهادهای دولتی باشد. این نوع انتقادات اگر که او می خواهد طراحی معماری پروژههایش موثر و زیبا باشند، ضروری است. تعجبی ندارد که گزارش بویر، مطالعه آموزش معماری آمادهشده توسط بنیاد کارنگی برای پیشبرد آموزش، به این نتیجه رسیده است که داوران طراحی میتواند ” خودپرستی بیش از حد ” و رویکرد خصمانه به کارفرمایان را در معماران پرورش دهند.
دوری از عادات ناپسند
همه ما معماران می دانیم که یکی از مشکلاتی که در مسیر پیشرفت در کار طراحی باید بر آن غلبه کنیم، انتقاد سیستماتیک و اغلب بیرحمانه ای است که با فرض اینکه با این روش دانشجویان به حقایق یا اصول اساسی در مورد معماری دست می یابند، مورد استفاده قرار میگیرد. ولد کاکس مدیر بنیانگذار گروه کاکس، معتقد است که این نوع نقد مخرب فردی که به اظهارات یک استاد دیوانه فرضی مرتبط است، همانطور که همگی با آن آشنایی داریم، یک رسم آشنا برای گذر از مدارس معماری است. روشی که به شکلی جدی هدف اولیه حرفه معماری را که همان طراحی معماری عالی است، دچار تردید می کند.
برای حل این مشکل چه کاری میتوانیم بکنیم؟ اول از هر چیزی باید به سادگی میان مایگی و شیادی را شناسایی کنیم، هر تلاشی را انجام دهیم تا از شور و اشتیاق برای گرایش ها و هوسهای زود گذر و حتی پیشرفت ظاهری اجتناب کنیم و افراد را به خاطر مشارکت و تعلق خاطر آنها به رسمیت بشناسیم.
مشارکت و تعلق خاطر، این کلمات چه ارتباطی با ایجاد طراحی معماری بهتر دارند؟ مشارکت و تعلق خاطر، ارزشهایی هستند که باید در حرفه معماری پرورش داده شوند و از همه افراد حرفهای داشتن آنها انتظار میرود. اما چرا؟ زیرا انتقاد باید همکاران و پروژه هایشان را تقویت کنند نه آنکه آنها را تضعیف کنند. آیا این مفهوم بدیهی و مبرهن است؟ به نظر آرمانگرایانه نیست؟ البته که هست. اما گذشت زمان و تاریخ دایما به ما ارزش هایی را که باید برای آنها تلاش کنیم یادآوری می کند.
تعدیل در نگرش ضروری است. اما معماران از چه روشهای خاصی میتوانند برای انتقاد مثبت و معنیدار از پروژه خود استفاده کنند؟ انتقاد از خود و بررسی و نظر همکاران، استراتژیهایی هستند که باید توسط معماران در مسیر فرآیند طراحی معماری مورد توجه قرار گیرند.
هنر خود-انتقادی
خود-انتقادی، یک مهارت اکتسابی است، به عنوان زیرمجموعه ای از نقد، که میتواند به طور موثر موجب ایجاد ایدههای نو شود، پروژهها را با معانی خاص همراه کند و به تدوین استدلالهای متقاعد کننده در حمایت از اعتقادات و آرمانهای معمار کمک کند. من از کریستوفر مید, استاد تاریخ هنر و معماری دانشگاه نیو مکزیکو خواستم تا با من همکاری کند.
مید معتقد است: “خود-انتقادی به معمار کمک می کند تا پروژه خود را از همان ابتدا از نظر جنبه های زیباشناسانه و اهداف اجتماعی قاعده مند سازد تا در مسیر شکل گیری پروژه، مرتب با این کانسپت اولیه سنجیده شود. استفاده درست از خود انتقادی به عنوان یک ابزار و معیار سنجش طراحی معماری موجب می شود که قدرت ایده اولیه سنجیده شود و پس از آنکه ارزش این ایده اثبات شد، از توسعه منسجم ایده با ویرایش اشتباهات یا ایرادات ، اطمینان حاصل شود. هر سطری از کاغذ یا هر پیکسلی از صفحه کامپیوتر باید به این ایده اولیه کلی مرتبط باشد.
با توجه به اینکه ما در طراحی اصول اولیه برای حل مسایل عملکردی مهارت پیدا کرده ایم، این مساله به این معنا است که خود انتقادی باید عوامل پیچیده تری را شامل شود. مید میگوید که باید موضوعاتی فراتر از کارکرد دم دستی طراحی مد نظر قرار گیرد. به عبارت دیگر، سوال این است که آیا یک معمار مسوول خلق یک اثر فرهنگی مهم است یا خیر.
نگاه موشکافانه به آثار معماری ، منافع ملموسی را به همراه دارد. اما نظرات از بیرون نیز ضروری هستند. برای رسیدن به این هدف, بهره گیری از نظرات همکاران، می تواند به ابزاری مناسب برای نقدهای مفید منجر شود.
هیات داورانی متشکل از همکاران
داگ مک کالم از AIA، مدیر برنامه “پروژه های در فرآیند طراحی “، در انجمن معماران بوستون است. او میگوید که بحث در مورد طراحی معماری تنها هدف این برنامه است. هر ماه, یک معمار یک پروژه را در فرآیند طراحی ارائه می کند و اعضای بخش – و گاهی برخی دیگر از رشتههای وابسته، مانند هنرمندان, معماران منظر و یا برنامه ریزان- جمع می شوند تا پروژه یکی از همکاران خود را مورد نقد سازنده قرار دهند. آنها اینکار را خارج از چارچوب اداریو دور از فشارهای محیط حرفه ای انجام میدهند. مک کالم میگوید که این نشستها برای غنی کردن پروژههای خاص و پیشبرد دانش عمومی, گفتمانی استنباطی را ارائه میکنند. این برنامه مدلی از رفتار حرفهای در سطح بالا است که حتی میتواند توسط یک گروه کوچک از متخصصان طراحی معماری محلی اجرا شود.
نظرات خارجی مزیتهای زیادی دارند. نگاه های تازه، بدون این که تحت تاثیر موضوعات صریح یا ضمنی قرار داشته باشند، میتوانند بر روی کیفیت طراحی معماری متمرکز شده و دیدگاههای جدیدی را پیشنهاد کنند. هر چه اثر بیشتر در معرض تنوع نگاه ها باشد، امکانات بیشتری آشکار میشوند. یک مزیت دیگر به خود منتقد بر می گردد. تجربه در ارزیابی کار دیگران به احتمال زیاد به خود- انتقادی موثر تر و بی طرفانه تر منجر می شود.
کریستوفر مید با زیرکی مکانیزمهای خود-تصحیحی را با نقد-بیرونی پیوند میدهد. او توضیح میدهد که خود-انتقادی، معمار را مجهز به ابزاری برای مقابله با انتقادهای صورتگرفته توسط دیگران می کند، چرا که ایده خود معمار از پروژه تبدیل به معیار می شود. معیاری مطمئن و نه تدافعی، که واکنشهای انتقادی دیگران را بر آن مبنا میتوان مورد قضاوت قرار داد. داشتن یک اساس محکم، پذیرش منابع خارجی نقد را هدفمند و روشن تر می سازد.
این متن ترجمه ای است از بخش طراحی معماری خوب در کتاب Architectural Design Portable Handbook